فقط برای امروز  بهبودی ادامه دارد  خداوندا مرا وسیله صلح و آشتی قرار ده تنها راه نجات مشیت الهی است  ساده است، انجامش بده  نخست، مهم‌ترین کار  آسان بگیر  رها کن و به خداوند بسپار بگذار از من شروع شود  زندگی کن و بگذار زندگی کنند  فقط برای امروز  این نیز بگذرد  هر اندازه که ببخشیم به همان اندازه پس می‌گیرم  ما به خانه برگشتیم  ما چیزی یافته‌ایم که برای آن هیچ جانشینی وجود نداشته‌است  ما باید جزئی از دیگران باشیم  معحزه وجود دارد  با رها کردن پیروز می‌شویم  من هیچ حق انتخابی نداریم  ما همیشه می‌دانستیم، ولی ...  تنها راه حل این است  باشد که اراده تو جاری شود، نه اراده من  راه حل نصفه و نیمه برای ما بی‌فایده است  اگر به دنبال بهبودی هستیم، دوباره برمی‌گردیم  همه چیز با پاکی شروع می‌شود  راه درست زندگی تو همین است  اینجا راه صعود به طرف پایین است  هیچ راه میان بری وجود ندارد  مشکلی دارم که قادر به حل آن نیستم  دیگر مجبور نبودم نقش بازی کنم  تسلیم، چه وازه رهایی بخش زیبایی  رهاش کن  گویی پروردگار برا نجات ما تمام کائنات را مامور می‌کند  دیگر چیزی علیه ما نیست

رهایی از خودمحوری برای نزدیکی خدا

رهایی از خودمحوری برای نزدیکی خدا

خود محوری ما میتواند شکل های متفاوتی داشته باشد، گاهی آشکار و گاهی پنهان است؛ به طوری که میتواند پشت چهره ای آرام، ملایم و دروغین نمایان شود. هرچه خود مشغولی و خودمحوری بیشتر شود، تمایل بیشتری برای مخفی کردن آن وجود دارد. خود مشغولی باعث میشود که نتوانیم ترکهای کوچکی را که در نفس ما ایجاد میشوند ببینیم؛ ریز ترک هایی که بعداً تبدیل به ترک ها و شکاف های بزرگ و فاجعه باری در مخزن بزرگ نفس می شود. خودخواهی در نهایت باعث کوری روحانی ما می شود. ما برای اینکه از روبه رو شدن با خودمان اجتناب کنیم، بر روی اشتباهات دیگران تمرکز میکنیم.

آنچه که دیدنش برای ما خیلی سخت بود، این بود که توجه و اشتغال به خود باعث شده بود که ما به خدای خود تبدیل شویم. ما مهمترین فرد دنیای خودمان بودیم؛ بنابراین، مجبور بودیم در خودمان فرو رویم. ما به خودمان معتاد شده بودیم. تعجبی ندارد که برای بسیاری از ما خودارضایی، بخش اعظم تجربیات جنسی کودکی ما را تشکیل می دهد. این عمل ما را از خود، بیخود می کرد و ارتباط با دیگران و خدا را کمتر می کرد.

با بلند پروازی هایمان در (جستجوی زندگی) در را برای امکان دریافت واقعیت زندگی بر روی خود بسته بودیم.

کتاب سفید (صفحه53)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.