فقط برای امروز  بهبودی ادامه دارد  خداوندا مرا وسیله صلح و آشتی قرار ده تنها راه نجات مشیت الهی است  ساده است، انجامش بده  نخست، مهم‌ترین کار  آسان بگیر  رها کن و به خداوند بسپار بگذار از من شروع شود  زندگی کن و بگذار زندگی کنند  فقط برای امروز  این نیز بگذرد  هر اندازه که ببخشیم به همان اندازه پس می‌گیرم  ما به خانه برگشتیم  ما چیزی یافته‌ایم که برای آن هیچ جانشینی وجود نداشته‌است  ما باید جزئی از دیگران باشیم  معحزه وجود دارد  با رها کردن پیروز می‌شویم  من هیچ حق انتخابی نداریم  ما همیشه می‌دانستیم، ولی ...  تنها راه حل این است  باشد که اراده تو جاری شود، نه اراده من  راه حل نصفه و نیمه برای ما بی‌فایده است  اگر به دنبال بهبودی هستیم، دوباره برمی‌گردیم  همه چیز با پاکی شروع می‌شود  راه درست زندگی تو همین است  اینجا راه صعود به طرف پایین است  هیچ راه میان بری وجود ندارد  مشکلی دارم که قادر به حل آن نیستم  دیگر مجبور نبودم نقش بازی کنم  تسلیم، چه وازه رهایی بخش زیبایی  رهاش کن  گویی پروردگار برا نجات ما تمام کائنات را مامور می‌کند  دیگر چیزی علیه ما نیست

چرا رنجیدن و قطع ارتباط کردن مخرب است؟

چرا رنجیدن و قطع ارتباط کردن مخرب است؟

چرا رنجیدن و قطع ارتباط کردن مخرب است؟ چون وقتی از شخصی بریده می شوم دارم از خدا جدا می شوم. هر دو رابطه با هم آسیب می بینند،‌ نمی شود که به یکی از این دو آسیب بزنم و دیگری آسیب نبیند. من آگاهانه با طرف مقابلم قطع ارتباط می کنم و این باعث پیدایش آشوب درونی می شود. ولی در درون من فقط خودم هستم و دود این دشمنی فقط به چشم خودم می رود. به همین دلیل پس از انجام یک رفتار اشتباه،‌در درون خود احساس بدی دارم.

وقتی از وجود تخیل شهوانی در ذهنم آگاه شدم،‌ آن را به خدا سپردم و گفتم که دیگر آن را نمی خواهم،‌ در نتیجه از بند آن آزاد شدم. از خدا سپاسگزارم که امروز حق چنین انتخابی دارم. ولی هنوز کار تمام نشده بود زیرا همچنان با زنم قهر بودم و تنها راه حل آشتی بود. ولی تمایلی برای این کار نداشتم،‌ دلم می خواست در زندان انزوای خودم باقی بمانم. انزوایی که با ذهنم برای خود خلق کرده بودم را ترجیح می دادم و در تردید و دو دلی گرفتار شده بودم. ناراحت بودم و احساس بدی داشتم. دائم به خودم می گفتم:‌ “نمی خواهم این مشکل را حل کنم، چون نمی توانم” سخت ترین کار برای من بازگشت و آشتی است. مرگ را به آشتی ترجیح می دهم؛ حتی اگر این کار برای زنده ماندنم ضروری باشد.

کتاب بهبودی ادامه دارد (صفحه 20)

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.