ترس بر قسمت عمده ای از زندگی ام تسلط داشت. دعای آرامش آموزگار من در بهبودی شده است. هرچه بیشتر کلمات《پذیرش》و《شهامت》را درک می کنم، ترس من کمتر می شود. یاد گرفته ام که پذیرش به معنی رها کردن نتیجه اتفاق یا رفتار دیگران است. من انتخاب می کنم که نیازم به کنترل کردن را تسلیم نیروی برترم کنم و نتایج را بپذیرم، اعتماد به نیروی برترم، به شرایط و دیگران رسیدگی خواهد کرد. این تغییری است که می توانم ایجاد کنم: تغییری در نگرش.
برای عمل به 《رها کن و به خداوند بسپار》من به شهامت نیاز دارم. در گذشته شرایط را به گونه ای دست کاری می کردم تا به آن چه می خواستم برسم. معمولا این کار باعث نتایج منفی می شد. با این حال برای به کرسی نشاندن روش خودم می جنگیدم؛ چون می ترسیدم هر نتیجه دیگری ضعف و بی کفایتی مرا بر ملا سازد. امروز با کمک یک نیروی برتر عاشق و صبور، شهامتی پیدا کرده ام که نقص کنترل کردنم را تسلیم کنم و با فروتنی بدانم که با مراقبت خداوند، همه چیز درست خواهد شد. وظیفه ام را مسئولانه انجام می دهم؛ در حالی که نتیجه را به اراده خداوند می سپارم، نه اراده خودم.
