گفتاری از کمیته ترجمه کتاب (بخشی از این قسمت)
کتابی که با عنوان “قدم در عمل” در پیش روی شماست، ترجمه سه کتاب “قدم در عمل یک، دو و سه” ، “قدم در عمل هشت، نه، ده، یازده و دوازده” می باشد که در یک کتاب تجمیع و گردآوری شده است. با انتشار این کتاب علاوه بر ویرایش مجدد قدم های یک تا هفت، ترجمه “قدم در عمل هشت تا دوازده” نیز در اختیار اعضا قرار می گیرد.
با توجه به شباهت مقدمه های سه کتاب قدم در عمل، تنها مقدمه”قدم در عمل هشت تا دوازده” در این کتاب آورده شده است.
در مورد ارجاعات قسمت های خواندنی های پیشنهادی در پیان هر قدم، از آنجا که شماره صفحه های ترجمه فارسی “کتاب بزرگ” و “کتاب سفید” کاملاً بر متن لاتین آنها منطبق است؛ بنابراین برای مراجعه به متن فارسی این کتابها، مشکلی وجود نخواهد داشت. اما متاسفانه چنین سهولتی درباره “کتاب دوازده دوازده” وجود ندارد و بنابراین، ارجاعات، به صفحه های متن لاتین این کتاب اشاره می کند.
مقدمه کتاب قدم در عمل
مردان و زنان بیشماری از اعتیاد به روابط جنسی شکلهای مختلف شهوت و از عواقب شهوترانی شان رنج میبرند امید ما این است که این کتاب باعث آگاه نمودن و ترغیب کسانی باشد که کنترل رفتارهای جنسی خود را ندارند. آنها در حال تحمل درد شرم و احساس گناه شدیدی هستند و به نظر می رسد در مقابل آنچه انجام میدهند عاجز هستند.
ما مردان و زنانی هستیم که از اعتیاد جنسی خود و اشتغال به شهوت رنج برده ایم. ما زمانی که به انجمن آمدیم پی بردیم که دیگر بیش از این مجبور نیستیم به شیوه قبل زندگی کنیم. ما به انجمن معتادان جنسی گمنام (SA) پیوستیم ما قدمهای دوازده گانه را با یک راهنما کار کردیم. آنچه اینجا یافتیم یک زندگی بهتر موهبت آسایش خاطر ،آزادی شادی و آرامش بود.
ما تا ابد مدیون پیشگامان الکلی های گمنام هستیم به خاطر خرد بینش عمیق و پشتکار و پایمردی که داشتند. آنها بنیانی را پی افکندند که سایر برنامه های دوازده قدمی بر اساس آن بنا شد.
ما از بنیان گذار انجمنمان سپاسگزار هستیم که بدون عزم و تلاش روحانی او انجمن معتادان جنسی به وجود نمی آمد او انجمن معتادان جنسی گمنام را بر اساس برنامه دوازده قدمی بهبودی بنیان نهاد. ما از همه اعضای انجمن که از دوزخ درون خود به یک زندگی توام با پاکی و بهبودی و سپاسگزاری رهسپار شده اند سپاسگزاریم امید قدرت و تجربه ای که آنان به مشارکت گذاشته اند، امکان نوشتن این کتاب را فراهم ساخت ما بیش از آنچه تصور کنیم مورد لطف و مرحمت خدایی که درک میکنیم قرار گرفته ایم. این یک سلوک روحانی از مرگ به زندگی از تاریکی به نور و از بیماری به بهبودی است.
امیدواریم که شما هم در این سفر روحانی به ما بپیوندید.
بخشهایی از کتاب قدم در عمل

بهترین افکارم، سرگشتگی زندگیام بودند
دریافتم که کار کردن این قدم بدون راهنما، کاری بیهوده و ناامید کننده است. فهمیدم که قدم یک در مورد قسمت (ما) از برنامه SA حرف می زند. با ذهن بیمار از شهوت و از آنجاکه {دوازده دستورالعمل} را داشتم، فکر کردم اگر فقط به جلسات بروم می توانم این برنامه را بدون راهنما انجام دهم. تمایل داشتم که از حمایت و رفاقت گروه بهرهمند شوم و جلسه را مکانی برای تخلیه مشکلات احساسی ام قرار دهم. فراموش کرده بودم که بهترین افکارم مرا به سرگشتگی ای که زندگی می نامیدم دچار کرده بودند. نمی توانستم پاکی ام را حفظ کنم و مرتب لغزش می کردم، تا اینکه زمانی رسید که دیگر تصمیم گرفتم به کسی اعتماد کنم و از او بخواهم که راهنمای من باشد و من به دستورالعمل ها و بازخوردهای او در مورد کار کردن قدم گوش کنم. سرانجام به راهنمایم در همه رازهایم اعتماد کردم.

اقرار به شکست در قدم اول
قدم یک
«ما اقرار کردیم که در برابر شهوت عاجز بودیم به طوری که زندگیمان غیرقابل اداره شده بود»
قدم اول اقراری واضح به شکست است. گفتیم (مغلوب شده ایم و توانایی متوقف کردن افکار و اعمالی که ما را بیمار کرده است را نداریم) شهوت داشت ما را می کشت. اقرار به این ضعف هدیه غیر منتظره ای برای ما به همراه داشت. با پذیرش واقعیت، با اقرار به بیماریمان و با قبول شکستمان، امید در ما به وجود آمد. این، شروع تسلیم بود. ما شروع به ساختن مسیر بهبودی مان کردیم.
اجازه دهید با نگاهی به کلمات این قدم آغاز کنیم.
(ما) به چه معنی است؟ خیلی ساده است: من به تنهایی نمی توانم. (ما) جایگزین (من) می شود.

زندگی بهتر با آرامش و آزادی
مقدمه
مردان و زنان بیشماری از اعتیاد به روابط جنسی، شکلهای مختلف شهوت و از عواقب شهوترانی شان رنج میبرند. امید ما این است که این کتاب باعث آگاه نمودن و ترغیب کسانی باشد که کنترل رفتارهای جنسی خود را ندارند. آنها در حال تحمل درد، شرم و احساس گناه شدیدی هستند به نظر میرسد در مقابل آنچه انجام میدهند، عاجز هستند.
ما مردان و زنانی هستیم که از اعتیاد جنسی خود و اشتغال به شهوت رنج بردهایم. ما زمانی که به انجمن آمدیم، پی بردیم که دیگر بیش از این مجبور نیستیم به شیوۀ قبل زندگی کنیم. ما به انجمن معتادان جنسی گمنام (SA) پیوستیم. ما قدمهای دوازده گانه را با یک راهنما کار کردیم. آنچه اینجا یافتیم، یک زندگی بهتر، موهبت آسایش خاطر، آزادی، شادی و آرامش بود.

تمرین روزانه رهاکردن و سپردن
برای بسیاری از ما شروع سپردن اینگونه بود که تصمیم گرفتیم، همانگونه که فقط برای امروز پاک زندگی میکنیم، هر روز یک مشکل یا یک رویداد را فقط برای امروز به خداوند بسپاریم. ما این سپردن را با تمرین <<روزانه رها کن و به خدا بسپار>> انجام دادیم. گاهی اوقات این تصمیم به معنای یک تماس تلفنی، درخواست راهنمایی، دعا کردن، شرکت در جلسه، انجام دادن کار درست بعدی و تمرین برای کنترل کردن خود، بدین گونه که صبر کنیم تا احساسات شدیدمان فروکش کند، میباشد. وقتی که با سپردن چند مشکل، لحظات آرامی را تجربه کردیم، ایمان و اعتماد ما فزونی یافت. با درخواست کمک از نیروی برتر، اقرار کردیم که نمیتوانیم به تنهایی آن کار را انجام دهیم و خود را برای دریافت کمک از نیروی برتری که توان انجام آن را دارد آماده کردیم. هرگاه دیدیم که دوباره در حال کنترل کردن هستیم، بلافاصله تصمیم گرفتیم که دوباره و دوباره افکار شهوت آلود، رنجشها، ترسها و دیگر نواقص شخصیمان را تسلیم کنیم.

تسلیم در برابر اشتباه برای رشد
برای من ساده بود. مجبور بودم شکست را قبول کنم. با خود محوری که داشتم، نمیتوانستم و نمیخواستم شکست را قبول کنم. اگر قبول نمیکردم که در اشتباهم، پس لابد به اشتباهم واقف نبودم. تسلیم نمیشدم و میخواستم راهی پیدا کنم .در هر صورت قصد نداشتم شکست بخورم. زندگی من غیر قابل اداره بود؛ اما باز هم سعی داشتم آن را اداره کنم. باید آن را تغییر میدادم فقط به یک فرصت دیگر احتیاج داشتم. دوباره و دوباره همان اشتباه را مرتکب شدم. دوباره و دوباره همان قول را برای ترک دادم. هر چقدر تلاش کردم نتوانستم ترک کنم.
سرانجام وقتی همه چیز از کنترل خارج شد، تسلیم شدم. شهوت مرا مغلوب کرده بود. تماس گرفتم و اقرار کردم تنهایی نمیتوانم ترک کنم. به کمک احتیاج داشتم. در درونم گم شده بودم و احساس تنهایی میکردم. جایی برای رفتن نداشتم. ناامید و کاملاً شکست خورده، به SA آمدم. تنها زمانی که ترک کردم توانستم به حرف دیگران گوش بدهم که میگفتند: << رها کن و به خدا بسپار.>> تنها بعد از آن بود که پذیرفتم این یک برنامه <<ما>> است. هرگز مجبور نیستم آن را به تنهایی انجام دهم.
