آیا با پورنوگرافی در اینترنت مشکل دارید؟
آیا استفاده غیر مجاز از اینترنت و پورنوگرافی شرایط شغلی شما را به خطر انداخته است؟
آبا به خاطر استفاده وسواس گونه از اینترنت دچار کم خوابی شده اید؟
آیا به خاطر پنهان کردن فعالیت اینترنتی به دیگران دروغ گفته اید؟
آیا به خاطر اینکه پای اینترنت بوده اید از قرار یا مراسمی جا مانده اید؟
اینجا یک راه حل وجود دارد…
شاید پاسخ شما به برخی از این پرسش ها مثبت باشد در این صورت باید بدانید که تنها نیستید. بعضی از ما ساعت ها زمان صرف تماشای تصاویر پورنوگرافی، مستهجن و یا برقراری تماس های ممنوع جنسی در اینترنت کرده ایم. چت روم ها و سایت های مستهجن که راحت در اینترنت قابل دسترسی است زندگی مان را از ما دزدید. ما گرفتار شده بودیم. دریافتیم برای رهایی از همه این مشکلات نیازمند قدرتی برتر از خودمان و برتر از داروی مسکنمان هستیم. از طریق کار کردن برنامه دوازده قدمی معتادان جنسی گمنام، این نیروی برتر را یافتیم و بهبودی را آغاز کردیم. ما معتادان جنسی در حال بهبودی و سپاس گذاری هستیم که هر بار برای یک روز پاکی جنسیمان را حفظ کرده و درمسیر بهبودی پیش می رویم.
این یک راهکار است، ادعا نمی کنیم به درد همه می خورد اما به ما جواب داده است. اگر شما هم مثل ما هستید و فکر می کنید مشکل ما را دارید، خوشحال می شویم که این راهکار را با شما در میان بگزاریم.
داستان یکی از اعضاء
دوباره ساعت ۱۱ شب شد و زمان خوابیدنم گذشته، اما هنوز پای کامپیوتر هستم. خیلی خسته ام و با دشواری میتوانم تایپ کنم. بیش از ۶ ساعت است که در اینترنت به دنبال سکس هستم. کارهایی داشتم که باید انجام میدادم، اما عقب انداخته ام. دارم همه چیز را فراموش میکنم و آدمی بیخیال می شوم. فردا نمی خواهم اصلا کامپیوتر را روشن کنم.
صبح می شود و من به چهره ام در آینه نگاه میکنم. حلقه های سیاهی در زیر چشمانم قرار گرفته است. اصلاح نکرده ام موهایم به هم ریخته است شبیه یک هیولا شده ام. باید یک روز طولانی دیگر را در سر کار بگذرانم.
اکنون عصر است و من خوشحالم که امروز به پایان رسید. باید به خشک شویی و خرید بروم و چند تا کار دیگر دارم، اما وسوسه می شوم به سراغ روابط جنسی مجازی و فیلم های جنسی اینترنتی (پورنو) بروم. به هر زنی که نگاه میکنم او به نظر بخصوص می آید. به هر کدام با شهوتی در قلبم خیره میشوم. باز هم خودم را در تخیلات گم کردم، نمیتوانم منتظر بمانم تا به خانه برسم و مجدداً کامپیوتر را روشن کنم. به خودم میگویم «امشب نه» حداقل نیمی از کارهایی که دارم را انجام دهم و بعد سریع به خانه بروم و آنلاین شوم.
دوباره…
راه معتاد جنسی شدنم با مجله هایی آغاز شد که اطراف خانه مان پیدا کردم. با پیشرفت فناوری اعتیادم هم پیشرفت کرد. وقتی کامپیوتر در دسترس قرار گرفت سریعاً شروع به ورود به چت روم ها، دیدن تصاویر و قرار ملاقات گذاشتن با افراد کردم.
همیشه احساس میکردم با بقیه مردم متفاوتم. یک زن را در اینترنت دیدم و یک رابطه را با او دنبال کردم او باردار شد و اصرار میکرد که بچه را نگه دارد. اما من نمیخواستم از این زن بچه ای داشته باشم. دعا کردم خدایا اگر از این موقعیت خلاصم کنی حتماً خوب خواهم شد. اما وقتی او بچه را سقط کرد به مسیرم ادامه دادم. وقتی تماسی از یک زن دریافتم که قبلاً با او چت میکردم، همسرم پیغام تلفنی را شنید و از من پرسید او کیست؟ من دروغ گفتم. خیانت و انکار ادامه پیدا کرد. تا اینکه روزی یک برنامه تلویزیونی درباره اعتیاد جنسی دیدم.
متوجه شدم می توانم با داستان های اعضاء ارتباط برقرار کنم. تصمیم گرفتم درخواست کمک کنم. تلاشهای بی اندازه و ناکام برای ترک اعتیادم به شهوترانی، اثبات کننده این بود که تا چه اندازه بی قدرتم. دیدم انگار هیچ شفای عاجلی (فوری) وجود ندارد. سردرگمی های بی پایان، وقتی که معتادان جنسی گمنام (SA) را یافتم، به پایان رسید.
اولین جلسه SA را که شرکت کردم به یاد دارم. انگار همین دیروز بود و اکنون ۷ سال از آن موقع میگذرد. سه نفر از اعضا معرفی ای از معتادان جنسی گمنام برای من انجام دادند. احساس کردم در خانه ای گرم و دوستانه پا گذاشته ام، دیگر تنها نبودم. اینجا مردان و زنانی بودند که مرا می فهمیدند و مشکل مشترکی با من داشتند. اما تغییر کرده بودند و مایل بودند به من هم برای تغییر یافتن کمک کنند. دیگر نیاز نبود از بیان افکار و اتفاقات مربوط به خودم بترسم.
تغییر
اکنون باور دارم خداوند در همه این مدت برای من برنامه ای داشت. خواست خداوند برای من رسیدن به شادی و کمک به دیگران برای رسیدن به این شادی بود. دیگر نیاز نبود شرایطم پیچیده تر از این شود خدا مرا از دریافت همه نتایج اعتیادم حفظ کرد. برای اینکه امروز بتوانم برای کمک به دیگران زندگی کنم. امروز زندگی ام بسیار متفاوت است.
دیگر بنده اینترنت نیستم. وسوسه میشوم اما تحت اجبار قرار نمیگیرم. من طبق وسوسه عمل نمیکنم چون ابزار هایی دارم که میتوانم در لحظات دشوار برای کمک به خود از آنها استفاده کنم. عضوی از انجمن بهبودی هستم که خیلی بزرگتر از خودم هست. برای متوقف کردن و تغییر رفتارهایم عاجز بودم، اما خداوند مرا از طریق این برنامه تغییر داده است. این بیماری قدرتمندتر از من است و مرا به زانو درآورد. باورم این است که خداوند این بیماری را برای نزدیک کردن من به خودش، به من داد. اینگونه است که میتوانم رهایی و بهبودی ام را با دیگران به اشتراک بگذارم. من بابت انجمن معتادان جنسی گمنام (SA) ، اعضای انجمن و عشق خداوند برای همیشه سپاسگزار خواهم بود.